رد کردن پیوندها
واگنر

زندگینامه ریشارد واگنر

کمتر آهنگسازی در طول تاریخ موسیقی به اندازه ریشارد واگنر، پر دامنه و شدید بر موسیقی، نویسندگی، شعر ، نمایش نامه نویسی، نقاشی و بسیاری زمینه های هنری پس از خود تاثیر گذار بوده است ، در مقاله به زندگی نامه ریشارد واگنر و موسیقی او خواهیم پرداخت .
او به جایگاهی رسید که در بایرویت آلمان با طراحی او و به نام ریشارد واگنر و برای اجرای آثار او ساخته شد.

کودکی واگنر

واگنر در لایپزیک آلمان متولد شد و در فضای تئاتر رشد نمود، خانواده او خانواده ای اهل تئاتر و بازیگر بودند و یکی از خواهرانش نیز خواننده اپرا بود.
قبل از پانزده سالگی آرزو داشت نمایش نامه نویس یا شاعر باشد ولی در پانزده سالگی مانند بسیاری نوازندگان دیگر مسحور و دلباخته موسیقی بتهوون شد و تصمیم به ورود به عرصه آهنگسازی شد.
او به صورت خودآموز و با مطالعه نتها حدود سه سال مشغول یادگیری تئوری موسیقی شد و به عرصه نوازندگی ورود نکرد و زیربنای ظهور یک آهنگساز بزرگ را به صورت خودآموز بنا نمود.

واگنر
واگنر

واگنر شخصیت یاغی

ریشارد زمانی که در هفده سالگی در دانشگاه لایپزیش ثبت نام کرد، بیش از اینکه به آهنگازی و کسب علم مشغول باشد مشغول حضور مستمر و جدی در محافل دانشجویی بود و در نظر دیگران جز نزاع، میخوارگی و قمار در هیچ کار دیگری استعداد از خود نشان نمیداد.


میتوان واگنر را در زمینه بدهی های مالی به دیگران پیشروتر از موتسارت دانست که در تمام طول عمر بابت عملکردش بدهکار به دیگران بود و حتی پس از ازدواج زمانی که قصد عزیمت به فرانسه گرفت، به دلیل بدهی های سنگین و شکایت طلبکاران ممنوع الخروج بود و با همسرش مینا به صورت غیرقانونی از کشورش خارج شد و سپس بعد از حضور در مهد اپرای آن زمان، به دلیل حضور غیرقانونی نتوانست هیچ اجرایی انجام دهد و در نهایت به دلیل انباشت بدهی هایش در کشور جدید ، مدتی به زندان افتاد.

شروع رهبری ارکستر برای واگنر

واگنر پیش از عزیمت به فرانسه در تماشاخانه ای بسیار کوچک در آلمان به رهبری ارکستر پرداخت و در همان زمان با مینا پلانر ازدواج کرد که بازیگری زیبا و مشهور در آلمان بود ازدواج کرد.

واگنر

ریشارد واگنر در سال 1842 به آلمان بازگشت تا در درسدن به اجرای اپرای خودش، ریئنتسی بپردازد و پس از این اجرا به واسطه اجرای حیرت انگیز اپرا او را به رهبری اپرای درسدن منصوب کردند و توانست از دریافتهای مالی بهتری نسب به قبل بهره مند گردد و پس از آن به مدت شش سال در درسدن به اپرانویسی و آهنگسازی مشغول شد و شهرت قابل توجهی نیز کسب کرد.

واگنر و نوازندگانش

واگنر بر روی تکنیک های نوازندگی تاکید بسیاری داشت و از آنها نهایت ظرافت در شدت گذاری و انعطاف در ریتم را طلب مرکد و اصولا قطعاتی را میساخت که نوازندگان برای حضور در ارکستر به رهبری او میبایست تکنیک های نوازندگی خود را تقویت کرده و با اصول او همراه میشدند.
یک موزیسین درباره این چنین بیان کرده : هنگام رهبری از فرط هیجان تقریبا از خود بی خود میشود، تمام عضلاتش حرف میزنند و مجسمه ای از غرور و حاکمیت مطلق است .

واگنر و شورش های 1848

شورش های 1848 که به بهار ملت های اروپا مشهور شده بود نقطع عطفی در حیات هنری واگنر بود . او که در درسدن به دلیل بدهی های هنگفتش که به عددی بالغ بر ده برابر درآمد سالانه اش رسیده بود، به شور و التهاب شورش های می افزود و با خرید نارنجک و ادوات شورش برای شورشیان در نهایت در لیست بازداشتی ها قرار گرفت و مجبور به ترک کشورش به سوی سوییس گشت .


در این مدت بر روی تکمیل اپرانامه های حلقه نیبلونگ که شامل چهار اپرا بر مبنای اساطیر نورسی بود پرداخت که ساخت این منظومه نزدیک یک ربع قرن از او وقت گرفت و پس از شروع نوشتن آنها در سال 1848، ساخت موسیقی آن در سال 1874 به پایان رسید.

واگنر e1737971221758

اپراخانه ی واگنر

ریشارد اپراخانه ای متناسب برای اجرای حلقه نیبلونگ طراحی کرد و با کمک شاه لودیک و همکاری انجمن واگنر به ساخت آن مشغول شد و در شهر بایرویت ، شهر کوچکی در باواریا ساخته شد. نخستین اجرای کامل حلقه نیبلونگ در سال 1876 را میتوان مهمترین رخداد موسیقی قرن نوزدهم دانست.
شصت خبرنگار از سراسر دنیا در بایرویت گرد هم آمدند تا اجرای کامل نیبلونگ را پوشش دهند و همگان یک صدا او را به عنوان بزرگترین آهنگساز دوران نام بردند، او یک سال پس از تکمیل پارسیفال آخرین اپرایش به ونیز سفر کرد و همانجا در شصت و نه سالگی درگذشت.

واگنر e1737972400416

موسیقی واگنر

اعتماد به نفس حیرت انگیز و اعتقاد او به عظمت خودش باعث شد پیاپی اپراهایی غول آسا را بسازد که هرکسی امکان اجرایش را پیدا نمیکرد و حتی در دورانی امیدی به اجرای این اپراها وجود نداشت، اولین و دومین اپراهای حلقه نیبلونگ به نام طلای راین و والکوره و دو پرده اول از سومین اپرا به نام زیگفریت ساخته شد و پیش از ادامه ساخت مابقی حلقه، اپرای تریستان و ایزولده را نوشت که اجرای روان تری داشت و شور جنسی با قدرت و صراحتی بی سابقه در بیان موسیقی را شامل میشود.

در سالهای بعد که او مجددا به دلیل بدهی هایش بخاطر زندگی اشرافی بی دلیلش مورد فشار طلبکاران بود، پادشاه باواریا تمام امکانات اپرای مونیخ را در اختیارش گذاشت و اپراای تریستان، ایزولده و مایسترزینگرها را به اجرا برد و سپس به تکمیل حلقه خود پرداخت و زیگفریت را تکمیل و اپرای آخر یعنی افول خدایان را ساخت.

واگنر، ملی گرای آلمانی

ریشارد با وجود نبوغ سترگ موسیقایی و به عنوان یک ملی گرای متعصب آلمانی، سعی میکرد قطعاتی از داستان های اساطیری آلمانی، افسانه های ژرمنی و مربوط به میهنش بسازد و همواره در تلاش بود تا در اپراهایش شخصیت های فراواقعی، مانند قهرمانان، خدایان و الهه ها بازیگران اصلی باشند.
اودر کتاب خاطراتش مینویسد : من، ریشارد واگنر، از هر موجودی آلمانی ترم، من روح آلمانم !

واگنر و اپرا

واگنر تاکید زیادی بر ارتباط تنگاتنگ نمایش و موسیقی در اپراهایش داشت و به اپرا نام تازه ای داده بود، درام موسیقایی!
درام موسیقایی واگنر همنشینی تمام هنرها، نقاشی، موسیقی، تئاتر و رقص بود.
ریشارد مرکز ثقل موسیقی را از آواز به ارکستر انتقال داد و این یکی از مهمترین انقلاب های واگنر است. او سازبندی را در ارکستر بسط داد، سازبندی را رنگارنگ تر کرد و از سازهای جدیدی استفاده کرد، او در قله موسیقی رمانتیک، احساسات و اندیشه و سیر دراماتیک آثار را گسترش داد و با توجه به شیفتگی او به سازهای بادی برنجی و به واسطه غنای صوتی، دست به ابداع یک ساز زد که امروزه به نام توبای واگنری مشهور است.

ملودی بی پایان واگنر

موسیقی هر پرده واگنر جریانی پیوسته دارد که او آن را ملودی بی پایان مینامید، او با اتصال نرم و هموار بخشهای مختلف به هم، به آنها پیوستگی موسیقایی و دراماتیک میبخشید و صرفا به دوئتهای سنتی، رسیتاتیوها و آریاها محدود نمیشد. در اپراهای او به قدری یکپارچگی و اتصال وجود داشت که حتی برای تشویق هم فرصتی به شنونده نمیداد و معتقد بود که این زمان تشویق تمرکز شنونده را از اپرا میگیرد.
لایت موتیف از ابداعات او در موسیقی بود ، او برای هر شخصیت اپرا موتیفی مشخص مینوشت و با رعایت تم آن موتیف، تقابلات شخصیت ها را در ارکستر بوجود می آورد؛ لایت موتیف ها به درام های موسیقایی واگنر انسجام خاصی میبخشید.

زبان موسیقایی قرن بیستم با الهام از واگنر

تنش حسی موسیقی واگنر با هارمونی های کروماتیک و ناهمساز تشدید میگردد، او با استفاده از آکوردهای کروماتیک به موسیقی اش حرکت و رنگ میبخشید و در نهایت هارمونی کروماتیک واگنر به فروپاشی نظام تنال منجر شد و در نهایت زبان موسیقایی قرن بیستم را بوجود آورد.

والکوره اثر ریشارد واگنر

اپرای والکوره، دومین و پر اجراترین و مشهورترین اپرای حلقه ی نیبلونگ است؛ اپراهای او اگرچه از اساطیر و موجودات فرازمینی مثل الهه ها، غولها، کوتوله ها و غیره بهره میبرد ولیکن با توجه به نگرش واگنر به واقعیت های اجتماعی قرن نوزدهم، مورد اقبال مخاطبین بود.
او از اساطیر نورسی استفاده میکرد تا نشان دهد جامعه با شهورت کسب ثروت و قدرت در حال فروپاشی و نابودی است. در همان سالهایی که واگنر مشغول به نوشتن اپراهایش بود، مارکس مانیفست کمونیستی خود که باعث انتشار آتش انقلاب در سراسر اروپا بود را صادر کرده بود و بسیاری او را تاثیرگذار بر اندیشه های کمونیستی میدانند.

گردآوری و نگارش : سپهر روستایی

پیام بگذارید

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.
خانه
پروفایل
سبد خرید
جستجو
مشاهده بیشتر
بکشید